با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به فان کلوب منو تو خوش آمدید
امیدوارم همیشه لحظاتی سرشار از عشق
در کنار هم داشته باشیم
با پیشنهادات و انتقادات سازنده خود ما را در پیشرفت بهتر یاری کنید
با تشکر
اونور دنیا : موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده میشود.
اینور دنیا : موفقیت مدیر سنجیده نمیشود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است.
اونور دنیا : مدیران بعضی وقت ها استعفا میدهند.
اینور دنیا : عشق به خدمت مانع از استعفا میشود.
اونور دنیا : افراد از مشاغل پایین شروع میکنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند.
اینور دنیا : افراد مادرزادی مدیر هستند و اولین شغلشان در بیست سالگی مدیریت بزرگترینهای کشور است.
اونور دنیا : برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر میگردند.
اینور دنیا : برای یک فرد، دنبال پست مدیریت میگردند و در صورت لزوم این پست ساخته میشود.
اونور دنیا : یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود.
اینور دنیا : یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالیکه مدیرش سه بار عوض شده.
اونور دنیا : اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت میکنند.
اینور دنیا : اگر بخواهند از کسی هیچ استفادهای نکنند، او را مشاور مدیریت میکنند.
مردم هرچند در جستجوی پول بیشتر هستند، ولی درعین حال میخواهند عزت نفس آنها هم حفظ شود و این چیزی است که برای بسیاری از کارکنان قابل دسترسی نیست.اکثر کارکنان اعم از مهندس، اپراتور یا مدیر علاوه بر حقوق، پاداش یا ترقی مقام، میخواهند مورد شناسایی قرار گیرند و قدرت آفرینندگی و خلاقیت آنها مورد توجه واقع شود.
آنها میخواهند به حرفه و سازمانشان افتخار کنند و بیشتر ازهرچیز، دوست دارند که برای کار خوبی که انجام میدهند، مدیران ارزش قایل شوند تا بدینوسیله احساس کنند که بر اعتبار و ارزششان افزوده شده است.آنها میخواهند تصور کنند که درگیر یک کار موثر و مهم هستند و نقش سازندهای در انجام یک بخش از آن کار دارند. تجربه نشان داده است که تحسین و شناسایی کارکنان موجب میشود تا آنان حداکثر تلاش را در انجام دادن کارها داشته باشند.
راههای بیشماری وجود دارد که یک مدیر میتواند آنها را بهکار گیرد تا نشان دهد برای کار کارکنانش اهمیت قایل است و تواناییهای آنها را مورد تحسین قرار میدهد. مثلا او میتواند پاکت دربستهای برای کارمند بفرستد و در آن از زحمات او تشکر کند. به طور حضوری از کارمند برای خوب انجام دادن کارش تشکر کند. از طریق پست الکترونیکی پیام مثبت و حمایتکنندهای برای کارمند بفرستد. نامهها و نظرات مثبت مشتریان را درخصوص یک کارمند در اجتماع کارکنان مطرح سازد. به این فهرست میتوان بینهایت راه اضافه کرد.
در ترافيكگير كردهايد و احتمالا دير به يك قرار مهم ميرسيد. آنقدر اعصابتان خرد شده است كه فكر ميكنيد همه ماشينهايي كه در خطهاي ديگر هستند در حال حركت هستند و فقط شما در صفي از خودروهاگير افتادهايد كه اصلا و ابدا جلو نميروند. در يك تصميم ناگهاني با هزار مكافات صفتان را عوض ميكنيد اما دو ماشين كه جلوتر ميرويد باز هم ترافيك قفل ميشود. شانس بدتان را لعنت ميكنيد و هر چه از دهنتان در ميآيد ميگوييد. در اين لحظه باز هم فكر ميكنيد همه صفهاي خودروها در ترافيك در حال حركت هستند و شما باز در صف ماشينهايي كه حركت نميكنند گير افتادهايد. در همين لحظه است كه شما بهشخصه يكي از قوانين مورفي را كشف كردهايد! باور كنيد در قوانين مورفي همه چيز براساس بدشانسي و بدبياري است!
مورفي در آشپزخانه
پرونده اين شماره درباره قوانين مورفي است. اگر از قبل با اين قانون آشنا باشيد، يا بعد از خواندن اين پرونده، ممكن است فكر كنيد اين موضوع بيشتر به يك طنز شبيه است تا يك مطلب علمي روان شناسي. شايد هم درست فكر كنيد. به هرحال قوانين مورفي آن قدر كه مشهورند، از سوي صاحبنظران علوم مديريت و روان شناسي جدي گرفته نميشوند. ولي تئوريهاي اين چنيني، مثل قانون پاركينسون كه البته اين يكي كمي جديتر از قانون مورفي است و در شمارههاي آينده دربارهاش مطالبي خواهيم داشت، گاهي در مديريت و مخصوصا مديريت زمان به كار ميآيند.
صابون قوانين مورفي به تن همه ما خورده است. هميشه اتفاقهايي ناخواسته كه تا قبل از آن هيچ كس فكرش را هم نكرده بود، بروز ميكند و باعث اخلال در برنامهها ميشود. يك مثال ساده كه براي همه اتفاق افتاده: هر روز غذا ميخوريد و ذرهاي به روي لباستان نميريزد اما روز اولي كه لباس تميزتان را پوشيدهايد، سس غذا روي لباستان ميريزد! قانون مورفي در حالت كلي ميگويد: «اگر قرار باشد چيزي خراب شود، ميشود.» و نتيجهاي كه بايد در مديريت از آن گرفت اين است: «برنامهريزي بايد داراي آنچنان ضريب اطمينان و امنيت كاري بالا باشد و تمام شرايط غيرمحتمل درنظر گرفته شود كه زور قانون مورفي به آن نرسد.»
به اين جملهها دقت كنيد:
- هيچ كاري به آن سادگي كه بهنظر ميآيد نيست.
- تمام كارها بيشتر از آن چيزي كه شما فكر ميكنيد وقت ميگيرند.
- هر راه حلي كه براي مشكلات ارائه ميشود، خودش مشكلات جديدي بهوجود ميآورد.
خب. لازم به توضيح نيست كه اين قوانين چطور ميتوانند به برنامهريزي و مديريت كمك كنند. بازهم فراموش نكنيد همه ما در زندگيمان به قواعد مديريت نيازمنديم. چه كسي ميتواند ادعا كند كه مديريت يك خانه از مديريت يك وزارتخانه كم اهميتتر است؟! پس به همه خانمهاي خانهدار هم توصيه ميكنيم پرونده اين شماره را بخوانند.
برای پیشرفت موفقیت آمیز باید بتوانید كارتان را به طور مؤثر و عالی سازماندهی كنید.
نكته اول: كار خود را تا حد ممكن به طور موثر سازماندهی كنید.
برای پیشرفت موفقیت آمیز باید بتوانید كارتان را به طور مؤثر و عالی سازماندهی كنید. مقوله هایی كه در این زمینه میگنجد عبارتند از: مدیریت زمان، سازماندهی وظایف و مدیریت خود. اهداف شغلی خود را به طور واقعی معین كنید و ببینید آیا با تدابیری كه اندیشیده اید و گامهایی كه در این زمینه بر میدارید واقعاً به آن دست مییابید. سعی كنید تا حد امكان مراحل پیشرفت را آسان سازید و از انجام كارهای غیرضروری بپرهیزید.وظایف خود را به دیگران محول كنید تا زمان بیشتری برای انجام كارهای مهم و اساسی داشته باشید. اگر در زمینه ای به تنهایی قادر به پیشرفت نیستید، از دیگران كمك بگیرید. همچنین با بررسی نحوه مدیریت افراد موفق بر كارهایشان، از تجربیات آنها استفاده كنید.
نكته دوم: با خودتان كنار بیایید.
در طول پیشرفت مراقب خود باشید. اگر از نظر جسمی و روحی صدمهای به شما وارد شود، بدون شك صعود و ترقی هیچ سودی برای شما نخواهد داشت.
ــ روزانه زمان مناسبی را به استراحت اختصاص دهید. شما باید باتریهای خود را شارژ كنید تا در هر زمان با كمبود انرژی مواجه نشوید.
ــ توجه داشته باشید كه از توازن و تحرك متناسبی برخوردار باشید.
ــ متعادل و سالم غذا بخورید.
ــ به دنبال یك سرگرمی سالم برای خود باشید تا با آن بتوانید تمدد اعصاب كنید.
ــ از روابط خصوصی كناره نگیرید و همواره به روابط دوستانه و زناشویی خود توجه خاص داشته باشید.